به گزارش ورزش آذربایجان، تراکتور یکی از بهترین فصل‌های تاریخ خود را سپری می‌کند و حالا در آستانه کسب نخستین قهرمانی لیگ برتر قرار دارد؛ فصلی که در آن آرامش، ثبات و مدیریت هدفمند به‌وضوح در عملکرد تیم دیده می‌شود. در میان عوامل متعدد موفقیت سرخ‌پوشان، یکی از مؤثرترین و کمتر دیده‌شده‌ترین موارد، تغییر رویکرد مالک باشگاه، محمدرضا زنوزی، است.

تغییر مسیر؛ از دیده شدن تا نظارت پنهان

زنوزی در فصول گذشته چهره‌ای پررنگ در رسانه‌ها داشت؛ از مصاحبه‌های تلویزیونی و رادیویی تا اظهارنظرهای جنجالی در رسانه‌های مختلف. اما در فصل جاری، ورق برگشته و مالک باشگاه به‌طور کامل امور رسانه‌ای را به سعید مظفری‌زاده، مدیرعامل باشگاه، واگذار کرده است. این تغییر، در همان ابتدا سیگنالی مثبت از آرامش و تمرکز مدیریتی مخابره کرد.

تقسیم مسئولیت رسانه‌ای؛ ورود خداداد عزیزی

برای تقویت این روند، زنوزی حتی خداداد عزیزی را نیز به مجموعه اضافه کرد تا بخشی از بار رسانه‌ای باشگاه بین او و مظفری‌زاده تقسیم شود. بدین ترتیب، خود زنوزی در پشت پرده باقی ماند تا صرفاً در بزنگاه‌های حساس ورود کند.

حضور حساب‌شده؛ مصاحبه‌هایی با هدف کاهش حواشی

زنوزی برخلاف گذشته، تنها در مواقع ضروری و بحران‌زا وارد صحنه می‌شود. او این‌بار با مصاحبه‌هایی دقیق، هدفمند و غیرشعاری، توانسته جریان رسانه‌ای پیرامون باشگاه را مدیریت کند. دیگر از جملات جنجالی خبری نیست؛ بلکه با استفاده هوشمندانه از کلیدواژه‌ها، فضا را از تراکتور دور و به سوی رقبای رسانه‌ای منحرف می‌کند.

مالک صبور؛ گذر از تصمیمات هیجانی

زنوزی که در سال‌های ابتدایی مالکیت، چهره‌ای کم‌طاقت و مداخله‌گر داشت، این فصل به‌طرز چشم‌گیری صبور و منعطف ظاهر شده است. او حالا امور اجرایی را به مدیریت باشگاه واگذار کرده و خود در نقش ناظر ارشد، آرام اما مؤثر، حضور دارد.

رمز پنهان موفقیت

در کنار همه عوامل فنی، تاکتیکی، و مدیریتی باشگاه، تغییر رفتار و منش زنوزی را باید یکی از «کدهای مخفی» موفقیت تراکتور در فصل جاری دانست. همان‌طور که در دنیای بازی‌های ویدیویی، یک رمز ساده می‌تواند روند بازی را دگرگون کند، در دنیای واقعی فوتبال، تغییر مسیر یک مالک می‌تواند عامل خلق یکی از موفق‌ترین فصل‌های تاریخ یک باشگاه باشد.

زنوزی در هفتمین سال مالکیت، بلوغ مدیریتی خود را به نمایش گذاشته؛ بلوغی که امروز تراکتور را در موقعیتی قرار داده که هوادارانش سال‌ها برایش صبر کرده بودند.